۱۴۰۲ فروردین ۲۸, دوشنبه

فراز و نشیب در روابط جمهوری اسلامی و عربستان سعودی. صادق افروز

صادق افروز : صادق افروز : فراز و نشیب در روابط جمهوری اسلامی و عربستان سعودی

در ماه مارس ۲۰۲۳ علی شمخانی دبیر شورای امنیت جمهوری اسلامی  از سوی جمهوری اسلامی در مراسمی که از سوی چین برقرار شده بود٬ با همتای سعودی خود دست دوستی داد. از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ تاکنون روابط دو کشور دستخوش فعل و انفعالات متعددی شده است. اگر در زمان حکومت رژیم شاه روابط دو کشور در  یک حالت آرامش پایدار بود، از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی دوره های پایدار و آرام روابط دو کشور بسیار کوتاه مدت بوده است.

روابط پایدار رژیم شاه با خاندان سعودی

در دوران جنگ سرد، ایران و عربستان سعودی تحت حکومت رژیم های پادشاهی و استبدادی در زمره هم پیمانان ناتو و بخصوص آمریکا به شمار می آمدند. مستشاران نظامی آمریکایی ارتش این دو کشور را تحت نظارت و هدایت خود داشتند. کمپانی های اسلحه سازی آمریکا برای این دو مشتری ثروتمند انواع و اقسام سلاح ها را در دستور تهیه داشتند. کمپانی های هواپیماسازی مک دونالد داگلاس و نورتروپ و گرومان و جنرال داینامیک با داشتن چنین مشتریان ثروتمندی شاهد بالا رفتن سهام خود در بازار بودند. شرکت مشترک رژیم شاه و عربستان سعودی در سرکوب جنبش ظفار و اوائل دهه ۱۹۷۰ و تمرین هواپیماها و سلاح های خریداری شده از آمریکا و فرانسه و انگلستان از دیگر مظاهر روابط حسنه دو کشور قبل از روی کار آمدن رژیم خمینی بود.

روی کار آمدن رژیم خمینی و تاثیر آن بر روابط دو کشور

با روی کار آمدن رژیم خمینی در سال ۱۹۷۹ رابطه پایدار و آرام ایران و عربستان برهم خورد. از ۴۳ سال پیش این رابطه بالا و پایین رفتن های بسیاری را به خود دیده است. رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم ایدئولوژیک است. یعنی سیاست خارجی اش را نه تنها بر پایه منافع سیاسی و اقتصادی، بلکه بر پایه منافع ایدئولوژیک که همانا جهان وطنی اسلامی شیعه است٬ تعیین می کند. بدیهی است که این منافع ایدئولوژیک گهگاه با منافع سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی در تضاد قرار می گیرد. بطور مثال استراتژی از بین بردن رژیم اسرائیل یا کمک مالی و نظامی به حزب الله لبنان و جهاد اسلامی که هیچ منفعت اقتصادی برای مردم ایران ندارد، دردسرهایی برای سیاست خارجی و مشکل تحریم های اقتصادی و غیره ایجاد می کند. یا فتوای قتل سلمان رشدی به جرم نوشتن کتاب آیه های شیطانی از سوی خمینی  جز مشکل سازی برای سیاست خارجی رژیم کار دیگری انجام نمی دهد. در رابطه با  عربستان سعودی حمله به سفارت این کشور پس از قتل شیخ نمر از رهبران مذهبی شیعیان در عربستان از دیگر مظاهر ارجحیت دادن به منافع ایدئولوژیک از سوی جمهوری اسلامی بود. اقلیت قابل توجهی از مردم عربستان سعودی شیعه هستند که اکثرا در مناطق شرقی نفت خیز زندگی می کنند. طرفداری شیخ نمر از جمهوری اسلامی برای حاکمیت عربستان سعودی قابل تحمل نبود و سرانجام او را اعدام کردند. نمر که تحصیل کرده حوزه های اسلامی ایران بود، رژیم عربستان را تهدید کرده بود که در صورت تحقق نیافتن خواسته هایش برای قسمت های شرقی عربستان اعلام استقلال خواهد کرد. ولی شیخ نمر پا را از حد گلیمش فراتر گذاشت و سرانجام با شمشیر سلطان عربستان، سر از تنش جدا شد. به دنبال این حادثه، خامنه ای گفت: » انتقام الهی گریبان سیاستگران سعودی را خواهد گرفت.» جانور های حزب اللهی با الهام گرفتن از پدرانشان در نسل گذشته از سفارت بالا رفتند و آن را اشغال کردند. از آن زمان یعنی ۲۰۱۶ تا ماه گذشته روابط دو کشور قطع شد. عربستان نه تنها رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی قطع کرد، بلکه با کمک های مالی و سیاسی رسانه های پر قدرتی چون ایران اینترنشنال را راه اندازی کرد که از موضع اپوزسیون نزدیک به غرب سهم قابل توجهی در انتقال اخبار بر علیه جمهوری اسلامی که رادیو و تلویزیون را در کنترل خود دارد ایفا کرد. دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شاید بهترین دوران روابط دو کشور بوده باشد. رفسنجانی با اتخاذ سیاست پراگماتیستی و نئولیبرالیستی می رفت تا موانع رویارویی نزدیکی دو کشور را از میان بردارد. ولی او همواره از سوی جناح های اصولگرای حاکمیت زیر فشار بود و سرانجام هم از میان برداشته شد.

چرخش در رابطه با عربستان چرا؟

هیچکس سخنان خامنه ای را پس از اعدام شیخ نمر و دوستانش و گرفتن انتقام الهی فراموش نکرده است. پس چگونه است که ناگهان دبیر شورای امنیت جمهوری اسلامی، که زیر نظر خامنه ای قرار دارد، دعوت به چین را می پذیرد و دست نماینده عربستان سعودی را می فشرد؟ بدیهی است که دشمنی و کینه رهبران شیعه جمهوری اسلامی از وهابیت و رژیم سعودی سابقه ای طولانی دارد و به سادگی از بین نمی رود. ولی برخی از عوامل دست بدست هم دادند و با آوردن فشار جمهوری اسلامی را به پای این سازش کشاندند. برخی از این عوامل اقتصادی هستند و برخی سیاسی. جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی در شرایط بسیار وخیمی به سر می برد. تورم افسار گسیخته و کاهش ارزش پول ملی بزرگترین چالش رویاروی دولت است. تورم چنان فشاری بر مردم آورده است که خامنه ای ناچار شد در سخنرانی ابتدای سال، این سال را مهار تورم بنامد. اما دولت رئیسی چگونه می تواند با حفظ ساختار انگلی و به غایت فاسد کنونی تورم را مهار کند؟ در جستجو برای  یافتن راه هایی برای مهار تورم به سمت شرق چرخیده است و با راهنمایی استادان چینی که روابط بسیار حسنه ای با عربستان سعودی دارند دست از دشمنی با عربستان برداشته، و سفارتخانه های دو کشور بازگشایی می شوند. با رفع گره مخاصمات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی یک مانع بزرگ در مسیر استراتژی اقتصادی چین در خاورمیانه از میان برداشته شد و دو کشور یاد شده نیز مجبور به خرج مبالغ گزاف در پشتیبانی از گروه های اپوزیسیون نخواهند بود. جمهوری اسلامی شعله همکاری با حوثی ها را پایین می کشد و عربستان برای اپوزیسیون راست ایرانی ولخرجی های سابق را نخواهد کرد. همزمان با امضای قرارداد دو کشور تلویزیون ایران اینترنشنال از انگلستان به امریکا نقل مکان کرد. چین با خواباندن بحران در خلیج فارس مطمئن می شود که جریان نفت بدون برخورد با مانعی به سمت آن کشور روانه خواهد شد. جمهوری اسلامی، عربستان سعودی و چین در حالی این مصالحه را ترتیب دادند که اسرائیلی ها در پی افزایش بحران و آغاز جنگ بودند.

متمرکز شدن روی رویارویی در شمال ایران

جمهوری اسلامی توان آن را ندارد که همزمان در مرز های جنوبی و شمالی خود را درگیر کند. با ایجاد صلح در جنوب این امکان را می یابد تا خود را برای رویارویی در شمال آماده کند. بحران در در روابط جمهوری اسلامی و آذربایجان تازگی ندارد. در جنگ اول بین ارمنستان و آذربایجان که از سال ۱۹۸۸ آغاز و تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت٬ جمهوری اسلامی از آذربایجان حمایت می کرد. مستشاران نظامی سپاه پاسداران با حضور در آذربایجان هزاران نفر از اهالی این کشور را برای جنگ تربیت کردند. جمهوری اسلامی مدعی است که اگر این حمایت نبود نیروهای ارمنستان تا دریای خزر پیشروی می کردند. ولی آذربایجان به تدریج از جمهوری اسلامی فاصله گرفت و نیروهای شیعه هوادار جمهوری اسلامی در خاک خود را تحت پیگرد قرار داد. گروه جنبش مقاومت اسلامی آذربایجان یا حسینیون و یا حسینچی لر گروهی هستند تحت هدایت توحید ابراهیم بیگلی که از نزدیکان قاسم سلیمانی بوده است. جمهوری اسلامی از این گروه حمایت می کند و آنها را در ایران و سوریه آموزش نظامی داده است. رژیم علی اف برای مقابله با ارمنستان و گروه های شیعه اسلامگرا روی کمک های اسرائیل و ترکیه حساب می کند. رژیم اسرائیل با حضور فعال در آذربایجان تهدیدی برای رژیم خامنه ای است. بر کسی پوشیده نیست که ربودن اسناد فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی از طریق انتقال آنها به آذربایجان صورت گرفته و سر منشا ترور فخری زاده نیز گروهای تروری بودند که از طریق آذربایجان وارد ایران شده بودند. جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی اکنون مدتی است که از جنگ رسانه ای و تبلیغاتی وارد جنگ واقعی شده و سوریه و آذربایجان مکان برخورد واقعی این نیروها هستند. اینکه دامنه این جنگ چگونه گسترده تر شود و ابعاد وسیع تری بخود بگیرد، زمان به آن پاسخ خواهد داد. برای استراتژیست های اسلامی دعوت چین به آشتی با کشورهای خلیج فارس موقعیت بسیار مناسبی بود که برای مبارزه با یک دشمن جدی تر یعنی اسرائیل متمرکز شوند و آمادگی نظامی خود را روی  متحد اصلی آنها در همسایگی ایران یعنی آذربایجان بگذارند.

سابقه تاریخی، جنگ پرسیا و روسیه و الحاق نواحی شمالی به روسیه

جمهوری آذربایجان کنونی بخشی از نواحی بود که پس از شکست امپراتوری قاجار طی دو جنگ در اوائل قرن نوزدهم به امپراتوری روسیه اضافه شدند. اقلیت قابل توجهی از جمعیت کنونی جمهوری آذربایجان را تالشی ها تشکیل می دهند که خود را ایرانی می دانند. بخش جنوبی آذربایجان بین دریای خزر و ایران  منطقه تالشی هاست. پس از فروپاشی اتحاد شوروی  تالشی ها سعی کردند جمهوری مستقل خود را تشکیل دهند، ولی از سوی رژیم تازه پاگرفتهِ باکو سرکوب شدند. زبان تالشی مثل زبان تاتی سرکوب می شود. رژیم باکو سعی می کند این زبان ها را  به فراموشی بسپارد. سرکوب مردم تالش زبان و تات زبان از سوی رژیم حاکم در باکو موجب ایجاد یک احساس ناسیونالیستی ایرانی در بین این ملت ها شده است. جمهوری اسلامی در مبارزه علیه رژیم باکو نه تنها روی شیعیان آذربایجان حساب می کند٬ بلکه احساسات این اقوام نیز یک فاکتور برنده در دست جمهوری اسلامی است.

در ماه مارس ۲۰۲۳ علی شمخانی دبیر شورای امنیت جمهوری اسلامی  از سوی جمهوری اسلامی در مراسمی که از سوی چین برقرار شده بود٬ با همتای سعودی خود دست دوستی داد. از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ تاکنون روابط دو کشور دستخوش فعل و انفعالات متعددی شده است. اگر در زمان حکومت رژیم شاه روابط دو کشور در  یک حالت آرامش پایدار بود، از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی دوره های پایدار و آرام روابط دو کشور بسیار کوتاه مدت بوده است.

روابط پایدار رژیم شاه با خاندان سعودی

در دوران جنگ سرد، ایران و عربستان سعودی تحت حکومت رژیم های پادشاهی و استبدادی در زمره هم پیمانان ناتو و بخصوص آمریکا به شمار می آمدند. مستشاران نظامی آمریکایی ارتش این دو کشور را تحت نظارت و هدایت خود داشتند. کمپانی های اسلحه سازی آمریکا برای این دو مشتری ثروتمند انواع و اقسام سلاح ها را در دستور تهیه داشتند. کمپانی های هواپیماسازی مک دونالد داگلاس و نورتروپ و گرومان و جنرال داینامیک با داشتن چنین مشتریان ثروتمندی شاهد بالا رفتن سهام خود در بازار بودند. شرکت مشترک رژیم شاه و عربستان سعودی در سرکوب جنبش ظفار و اوائل دهه ۱۹۷۰ و تمرین هواپیماها و سلاح های خریداری شده از آمریکا و فرانسه و انگلستان از دیگر مظاهر روابط حسنه دو کشور قبل از روی کار آمدن رژیم خمینی بود.

روی کار آمدن رژیم خمینی و تاثیر آن بر روابط دو کشور

با روی کار آمدن رژیم خمینی در سال ۱۹۷۹ رابطه پایدار و آرام ایران و عربستان برهم خورد. از ۴۳ سال پیش این رابطه بالا و پایین رفتن های بسیاری را به خود دیده است. رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم ایدئولوژیک است. یعنی سیاست خارجی اش را نه تنها بر پایه منافع سیاسی و اقتصادی، بلکه بر پایه منافع ایدئولوژیک که همانا جهان وطنی اسلامی شیعه است٬ تعیین می کند. بدیهی است که این منافع ایدئولوژیک گهگاه با منافع سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی در تضاد قرار می گیرد. بطور مثال استراتژی از بین بردن رژیم اسرائیل یا کمک مالی و نظامی به حزب الله لبنان و جهاد اسلامی که هیچ منفعت اقتصادی برای مردم ایران ندارد، دردسرهایی برای سیاست خارجی و مشکل تحریم های اقتصادی و غیره ایجاد می کند. یا فتوای قتل سلمان رشدی به جرم نوشتن کتاب آیه های شیطانی از سوی خمینی  جز مشکل سازی برای سیاست خارجی رژیم کار دیگری انجام نمی دهد. در رابطه با  عربستان سعودی حمله به سفارت این کشور پس از قتل شیخ نمر از رهبران مذهبی شیعیان در عربستان از دیگر مظاهر ارجحیت دادن به منافع ایدئولوژیک از سوی جمهوری اسلامی بود. اقلیت قابل توجهی از مردم عربستان سعودی شیعه هستند که اکثرا در مناطق شرقی نفت خیز زندگی می کنند. طرفداری شیخ نمر از جمهوری اسلامی برای حاکمیت عربستان سعودی قابل تحمل نبود و سرانجام او را اعدام کردند. نمر که تحصیل کرده حوزه های اسلامی ایران بود، رژیم عربستان را تهدید کرده بود که در صورت تحقق نیافتن خواسته هایش برای قسمت های شرقی عربستان اعلام استقلال خواهد کرد. ولی شیخ نمر پا را از حد گلیمش فراتر گذاشت و سرانجام با شمشیر سلطان عربستان، سر از تنش جدا شد. به دنبال این حادثه، خامنه ای گفت: » انتقام الهی گریبان سیاستگران سعودی را خواهد گرفت.» جانور های حزب اللهی با الهام گرفتن از پدرانشان در نسل گذشته از سفارت بالا رفتند و آن را اشغال کردند. از آن زمان یعنی ۲۰۱۶ تا ماه گذشته روابط دو کشور قطع شد. عربستان نه تنها رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی قطع کرد، بلکه با کمک های مالی و سیاسی رسانه های پر قدرتی چون ایران اینترنشنال را راه اندازی کرد که از موضع اپوزسیون نزدیک به غرب سهم قابل توجهی در انتقال اخبار بر علیه جمهوری اسلامی که رادیو و تلویزیون را در کنترل خود دارد ایفا کرد. دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شاید بهترین دوران روابط دو کشور بوده باشد. رفسنجانی با اتخاذ سیاست پراگماتیستی و نئولیبرالیستی می رفت تا موانع رویارویی نزدیکی دو کشور را از میان بردارد. ولی او همواره از سوی جناح های اصولگرای حاکمیت زیر فشار بود و سرانجام هم از میان برداشته شد.

چرخش در رابطه با عربستان چرا؟

هیچکس سخنان خامنه ای را پس از اعدام شیخ نمر و دوستانش و گرفتن انتقام الهی فراموش نکرده است. پس چگونه است که ناگهان دبیر شورای امنیت جمهوری اسلامی، که زیر نظر خامنه ای قرار دارد، دعوت به چین را می پذیرد و دست نماینده عربستان سعودی را می فشرد؟ بدیهی است که دشمنی و کینه رهبران شیعه جمهوری اسلامی از وهابیت و رژیم سعودی سابقه ای طولانی دارد و به سادگی از بین نمی رود. ولی برخی از عوامل دست بدست هم دادند و با آوردن فشار جمهوری اسلامی را به پای این سازش کشاندند. برخی از این عوامل اقتصادی هستند و برخی سیاسی. جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی در شرایط بسیار وخیمی به سر می برد. تورم افسار گسیخته و کاهش ارزش پول ملی بزرگترین چالش رویاروی دولت است. تورم چنان فشاری بر مردم آورده است که خامنه ای ناچار شد در سخنرانی ابتدای سال، این سال را مهار تورم بنامد. اما دولت رئیسی چگونه می تواند با حفظ ساختار انگلی و به غایت فاسد کنونی تورم را مهار کند؟ در جستجو برای  یافتن راه هایی برای مهار تورم به سمت شرق چرخیده است و با راهنمایی استادان چینی که روابط بسیار حسنه ای با عربستان سعودی دارند دست از دشمنی با عربستان برداشته، و سفارتخانه های دو کشور بازگشایی می شوند. با رفع گره مخاصمات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی یک مانع بزرگ در مسیر استراتژی اقتصادی چین در خاورمیانه از میان برداشته شد و دو کشور یاد شده نیز مجبور به خرج مبالغ گزاف در پشتیبانی از گروه های اپوزیسیون نخواهند بود. جمهوری اسلامی شعله همکاری با حوثی ها را پایین می کشد و عربستان برای اپوزیسیون راست ایرانی ولخرجی های سابق را نخواهد کرد. همزمان با امضای قرارداد دو کشور تلویزیون ایران اینترنشنال از انگلستان به امریکا نقل مکان کرد. چین با خواباندن بحران در خلیج فارس مطمئن می شود که جریان نفت بدون برخورد با مانعی به سمت آن کشور روانه خواهد شد. جمهوری اسلامی، عربستان سعودی و چین در حالی این مصالحه را ترتیب دادند که اسرائیلی ها در پی افزایش بحران و آغاز جنگ بودند.

متمرکز شدن روی رویارویی در شمال ایران

جمهوری اسلامی توان آن را ندارد که همزمان در مرز های جنوبی و شمالی خود را درگیر کند. با ایجاد صلح در جنوب این امکان را می یابد تا خود را برای رویارویی در شمال آماده کند. بحران در در روابط جمهوری اسلامی و آذربایجان تازگی ندارد. در جنگ اول بین ارمنستان و آذربایجان که از سال ۱۹۸۸ آغاز و تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت٬ جمهوری اسلامی از آذربایجان حمایت می کرد. مستشاران نظامی سپاه پاسداران با حضور در آذربایجان هزاران نفر از اهالی این کشور را برای جنگ تربیت کردند. جمهوری اسلامی مدعی است که اگر این حمایت نبود نیروهای ارمنستان تا دریای خزر پیشروی می کردند. ولی آذربایجان به تدریج از جمهوری اسلامی فاصله گرفت و نیروهای شیعه هوادار جمهوری اسلامی در خاک خود را تحت پیگرد قرار داد. گروه جنبش مقاومت اسلامی آذربایجان یا حسینیون و یا حسینچی لر گروهی هستند تحت هدایت توحید ابراهیم بیگلی که از نزدیکان قاسم سلیمانی بوده است. جمهوری اسلامی از این گروه حمایت می کند و آنها را در ایران و سوریه آموزش نظامی داده است. رژیم علی اف برای مقابله با ارمنستان و گروه های شیعه اسلامگرا روی کمک های اسرائیل و ترکیه حساب می کند. رژیم اسرائیل با حضور فعال در آذربایجان تهدیدی برای رژیم خامنه ای است. بر کسی پوشیده نیست که ربودن اسناد فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی از طریق انتقال آنها به آذربایجان صورت گرفته و سر منشا ترور فخری زاده نیز گروهای تروری بودند که از طریق آذربایجان وارد ایران شده بودند. جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی اکنون مدتی است که از جنگ رسانه ای و تبلیغاتی وارد جنگ واقعی شده و سوریه و آذربایجان مکان برخورد واقعی این نیروها هستند. اینکه دامنه این جنگ چگونه گسترده تر شود و ابعاد وسیع تری بخود بگیرد، زمان به آن پاسخ خواهد داد. برای استراتژیست های اسلامی دعوت چین به آشتی با کشورهای خلیج فارس موقعیت بسیار مناسبی بود که برای مبارزه با یک دشمن جدی تر یعنی اسرائیل متمرکز شوند و آمادگی نظامی خود را روی  متحد اصلی آنها در همسایگی ایران یعنی آذربایجان بگذارند.

سابقه تاریخی، جنگ پرسیا و روسیه و الحاق نواحی شمالی به روسیه

جمهوری آذربایجان کنونی بخشی از نواحی بود که پس از شکست امپراتوری قاجار طی دو جنگ در اوائل قرن نوزدهم به امپراتوری روسیه اضافه شدند. اقلیت قابل توجهی از جمعیت کنونی جمهوری آذربایجان را تالشی ها تشکیل می دهند که خود را ایرانی می دانند. بخش جنوبی آذربایجان بین دریای خزر و ایران  منطقه تالشی هاست. پس از فروپاشی اتحاد شوروی  تالشی ها سعی کردند جمهوری مستقل خود را تشکیل دهند، ولی از سوی رژیم تازه پاگرفتهِ باکو سرکوب شدند. زبان تالشی مثل زبان تاتی سرکوب می شود. رژیم باکو سعی می کند این زبان ها را  به فراموشی بسپارد. سرکوب مردم تالش زبان و تات زبان از سوی رژیم حاکم در باکو موجب ایجاد یک احساس ناسیونالیستی ایرانی در بین این ملت ها شده است. جمهوری اسلامی در مبارزه علیه رژیم باکو نه تنها روی شیعیان آذربایجان حساب می کند٬ بلکه احساسات این اقوام نیز یک فاکتور برنده در دست جمهوری اسلامی است. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر