انقلابی که مغلوب نئولیبرالیسم شد!
گسست ارتش – نشست گوادالوپ.۳
نویسنده :محمد قراگوزلو
گسست ارتش.
حضور ژنرال هویزر و لابی با افسران ارشد شاه و مذاکره با نماینده گان جریان برتر ملی اسلامی زمانی صورت بست که حکومت و ارتش هر آینه در حال عقب نشینی بیش تر بودند. در عین حال نابودی ارتش آمریکایی شاه آن هم کنار گوش شوروی و آن هم زیر ضرب یک جنبش توده یی و ضد امپریالیستی می توانست ایران را برای همیشه از اردوی امپریالیسم آمریکا و متحدانش خارج کند و به آینده یی نامعلوم و خطرناک دامن بزند و یحتمل تسلیم “شیاطین سرخ” سازد. به ویژه که در افغانستان و اگر چه از بالا و به شکل کودتا ارتجاع متکی به غرب مغلوب احزاب پرو شوروی شده بود. نه شاه و نه رهبران آمریکا هرگز کتمان نمی کردند که خط قرمز آنان فقط و فقط کمونیسم است. کم تر گفت و گویی از شاه می توان سراغ گرفت که مستقیم یا تلویحی دشمن اصلی خود را کمونیست ها معرفی نکرده باشد و خود را در زندانی کردن و یا کشتن کمونیست ها محق ندانسته باشد. حتا رهبران ارشد آمریکا نیز به اندازه ی شاه کمونیسم ستیز نبودند! کودتای “سرخ” افغانستان دامنه های این فوبیا را به شدت گسترش داد. خط قرمز آمریکا در امتداد خط موسوم به کمربند سبز این گونه شکل بست. در چنان شرایطی ارتش نه فقط “برادر” ما شد بل که با تمام قوا و با تمهیدات خاص و پیچیده از زیر ضرب انقلاب گریخت و سر و مر و گنده تحویل دولت جدید شد. ارتشی که تا قوام یابی نیروی جدید می بایست در ترکمن صحرا و کردستان نقش ایفا کند و دخل کمونیست ها و “تجزیه طلبان” را بیاورد.