براى شاهرخ زمانى چهره
خوش نام جنبش كارگرى
بهنام ابراهیم زاده
فراموش نمی كنيم كه همواره مي گفتى
دشمن اصلى ما حاكميتى است كه بر هيچ يك از قوانين حقوق بشرى پايبند نيست و تا ريشه
كن كردن اين غده سرطانى از سرزمين مان بايد بر اصل اتحاد بكوبيم و از نشانه هاى
اختلاف پرهيز كنيم .
چهل روز از نبودنت شاهرخ جان سپرى شد
، چهل روز پر التهاب همراه با حزن و اندوه ، چهل روز سپرى شد از يك ماركسيست
انقلابى ، از كسى كه اعتقاد كامل به رهايى
طبقه كارگر داشت ، شاهرخ جان صداى آزاديخواهايی ات همچون غرش شيران، خواب از چشم
طبقه حاكميت آنچنان ربود كه چاره اى جز حذف نام شما آنهم در خواب نداشت ، مرگ در
بيدارى جرات نكرد به سراغت بيايد .
شاهرخ جان جنبش كارگرى و دوستان و
رفقايت در كميته پيگيرى و سنديكاى نقاشان و هزاران انسان آزادي خواه و رهايى طلب
هنوز در غم از دست دادن تو بسر مى برند ، جنبش كارگرى و مبارز طبقه كارگر هنوز در
نيمه راه بود كه تنهايشان گذاشتى ، اما رفيق شاد باش همين حضور كوتاه مدت تو
تاثيرات عميقى بر همه ى همرزمان و دوستان و همبنديان و حتا دشمنانت گذاشت.
در بند ٤ و سالن ١٢ رجايى شهر حتا
معدود افرادى كه تو را بر نمى تابيدند و بارها تو را مورد آزار و اذيت قرار داده
بودند در مراسمت شركت كردند و ياد و نام تو را گرامى داشتند .
ميدانى شاهرخ جان مبارزه و صداقتت حتا
آلن آير امريكايى را واداشت تا در صفحه شخصى اش از تو بنويسد و نسبت به چگونگى
مرگت اعتراض كند . رفيق ، قلمها يا در وصف
شما خواهند نوشت و يا انسانهاى بيشمارى از تو خواهند گفت ، تو براى من دوستان و
همرزمانم الگوى پايمردى و خوش فكرى و مقاومت و پايدارى هستى ، دلم نمى آيد بگويم
رفتى ، هميشه هستى رفيق هميشه نامت جاودان و راهت ادامه خواهد داشت ، رفيق ، ما هميشه ميتوانيم افتخاركنيم كه در زمان شما
زندگى كرده ايم با تو و ايده ها و افكارت و با مبارزاتت همگام بوده ايم ، شاهرخ جان هيچگاه
و هيچ جا كم نگذاشتى ، يكى از افتخاراتم همراهى با تو در كميته پيگيرى ايجاد تشكل
هاى آزاد كارگرى كه حضور موثر و مفيد تو بود ، همين حضورت به كميته پيگيرى و
سنديكاى نقاشان جان تازه اى داد و چه آنزمان كه در زندان سالن ١٢ عضو شوراى
بند بودى و نهايت سعى و تلاش خود را براى پيگيرى حقوق همبنديان كردى و كم نگذاشتى
، همراهان و همبنديان تو در سالن ١٢ اگر ذره اى انسانيت و وجدان داشته باشند زحمات
و تلاشهاى شما را نبايد فراموش كنند ، همه ميدانند يك تنه در مقابل زورگويان
ايستادى و هرگز مماشات نمى نكردى ، يادم هرگز نمى رود عده اى از همبندان محافظه
كارت چه ناحقى ها و چه نامروتى ها كردند و تو را به زندان قزل حصار تبيعد كردند و
سى و اندى روز به اعتصاب غذا دست زدى و تا رسيدن به خواستهايت كوتاه نيامدى ، از جسم
و جانت مايه گذاشتى تا آخرش هم مسئولان مجبور شدند تو را بجاى قبلى بر گردانند.
حمايتهاى آشكار و پنهانت از خانواده
زندانيان و كارگران زندانى و اينكه در درون زندان هم حواست به آنها بود از ياد نمى
رود ، مى بينى شاهرخ جان انسان بزرگى مثل تو حتا مرگش حاصل دردها و واكنش هاى مثبت
زيادى شده ، اينك ما به اشتراك هايمان بپردازيم و اختلافها يمان را فراموش
كنيم ، شايد جالب باشد كه دوستان و دشمنانت بدانند كه در مرگ شاهرخ زمانى با
گرايشات كاملن ماركسيستى در بند ٢ دارالقران توسط دوستانت هم مراسم چهلمين روزت را
برگزار كردند و يادت را گرامى داشتند.
راستى شاهرخ جان نيستى كه ببينى عده
اى پس از مرگت در فضاى مجازى رسانه ها بجان هم افتادند و ميخواهند شاهرخ را با
گرايشات ماركسيستى براى خودشان مصادره كنند ، هيچكس اگر نداند من كه با تو در
كميته پيگيرى و در داخل زندان هم همفكر و همبندت بودم خوب ميدانم كه تو كيستى و چه
كسى بودى ، خواهم گفت تو بزرگى و مصادره نشدنى هستى و كسى نميتواند تو را كوچك كند.
شاهرخ عزيز ما ، هميشه رهنمودها و
راهنمايى هاى تو را با جان و دل به خاطر مى سپاريم و فراموش نميكنيم كه همواره
ميگفتى دشمن اصلى ما حاكميتى است كه بر هيچ يك از قوانين حقوق بشرى پايبند نيست و
تا ريشه كن كردن اين غده سرطانى از سرزمينمان بايد بر اصل اتحاد بكوبيم و از نشانه
هاى اختلاف پرهيز كنيم ، حالا چه بر سر عده اى آمده كه اينگونه ...
بهنام ابراهيم زاده فعال حقوق كارگرى
و فعال حقوق كودكان
زندان رجايى شهر بند ٢ دارالقران ،
مهرماه ١٣٩٤
آخرین ویرایش در چهارشنبه, 29 مهر
1394 ساعت 21:18
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر