۱۳۹۳ فروردین ۱۸, دوشنبه

در نقد این نوع اعتراض نویسنده : شادی زمانی

در نقد این نوع اعتراض
شادی زمانی

یکی از رفقایم که از اعضای کنفدراسیون سابق داشجویان و سازمان انقلابی ای بود که بعد ها اسمش را عوض کرد و گذاشت حزب رنجبران ، برایم تعریف می کرد که بعد از انقلاب سال 57  به ایران بازگشتند و رفتند شمال در یک منظقه روستایی . دختر ها و پسرها باهم همراه بودند .هم دختر ها و هم پسر ها پس از سال ها اقامت در اروپا و امریکا ، مدل لباس پوشیدنشان کاملا تحت نفوذ محیط زندگی شان در آمده بود و با جامعه ی روستایی شمال ایران کاملا بیگانه بود .این بیگانگی را حتی می توانستید در شهر های بزرگ ایران هم ببینید ، چه برسد به یک روستای شمالی .لباس پوشیدن و شکل ظاهر پس از مدتی به شخصیت آدم ها تبدیل می شود و به اسانی نمی توان آن را تغییر داد . رفیق کنفدراسیونی مان تعریف می کرد که روستاییان با مهربانی و مهمان نوازی رائدالوصفی ، سفره ای پهن کردند و نان و ماست و کته و پنیر و سبزی را در سفره گذاشتند .دختر ها با دامن های تنگشان و با چکمه هایشان نمی توانستند به راحتی روی زمین بنشینند و غر می زدند و سراغ میز و صندلی را می گرفتند . تازه فکر می کردند نان و ماست و کته ،  پیش غذاست و غذای اصلی در راه است . کمی طول کشید تا بهشان بفمانیم پیش غذایی در کار نیست و شام یا نهار و یا هرچه اسمش را بگذارید همین است . واقعا بیگانگی و عدم شناخت این دسته از فعالین سیاسی با جامعه ی  ایران ، بخصوص با جامعه روستایی ایران ، ان هم برای جریانی که می خواست از طریق روستا ها ، شهر ها را محاصره کند و انقلاب
را از این طریق شعله ور کند عجیب بود .
 وقتی عکس های متعدد اعتراضات برهنه بخشی از زنان ایرانی  در اروپا بر صفحات فیس بوک نفش بست ، من دوباره باد آن دسته از فعالین سیاسی افتادم که با جامعه خود بیگانه بودند . یاد همانروستاییانی افتادم که از رفقای رنجبری پذیرایی می کردند و اخم ها و غرغرها و نیشخند ها و ناراحت نشستن هایشان را درک نمی کردند .راستی وقتی کارگران و روستاییان ایرانی نظاره گر شکل خاص اعتراض مریم نمازی و دوستانش می شوند با خود چه فکر می کنند ؟آیا کارگران و روستاییان زن و مرد از دغذغه فکری این روشنفکران خارج از ایران سر در می آورند ؟
روشنفکر انقلابی اگر بخواهد بر جامعه خود تاثیر بگذارد ، در اولین قدم باید آن را بشناسد . روشنفکر انقلابی باید از چهره های برجسته ای چون صمد بهرنگی و ماکسیم گورکی بیاموزد . صمد بهرنگی با اینکه خود از اعماق جامعه برخاسته بود و با خانواده دانش آموزان فقیر در ارتباط بود ،  ولی  مصمم بود هرچه بیشتر جامعه خویش را بشناسد ، او ساعت ها کنار امامزاده می نشست و با زائرین گفتگو می کرد  تا از رمز نفوذ مذهب در تخدیر توده های کار و زحمت سر دربیاورد .
اعتراض برهنه ی مریم نمازی ، ربطی به مشکلات جامعه ایران ندارد .این اعتراض حتی نمی تواند با جامعه غربی ارتباط برقرار کند ، چه برسد به جامعه ایران .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر