مي داني بلندي هاي کوه چه زيباست؟
هدايت سلطانزاده دوم فروردين ۱۳۹۱
مي داني بلندي هاي کوه چه زيباست؟ پنجشنبه ۳ فروردين ۱۳۹۱ - ۲۲ مارس ۲۰۱۲ هدايت سلطان زاده شب عيد اولين سال آزادي من از زندان بود. ما جزو آخرين دوازده نفر از هشتصد نفري بوديم که بعد از تمام کردن دوره محکوميت خود ، همچنان مارا در زندان نگهداشته بودند. زندان شاه، فرهنگ لغات خاص خود را داشت. براي ناميدن کساني که دوره محکوميت خود را تمام کرده بودند ، لغت ويژه اي را به کار مي بردند. اسم ما ها را گذاشته بودند "ملي کش" و اين اسم عامي بود که شامل حال بسياري از ما ها در زندان اوين مي شد. شان نزول اين لغت از آن جا بود که اگر غذائي اضافه مي ماند و کسي نمي خورد، و يا اگر چند هندوانه را پاره مي کردند که لايه نازکي از هندانه بر روي پوست آن ها باقي مانده بود، مي گفتند "ملي خور" است. يعني اگر کسي مي خواست، مي توانست آن را بخورد. هر چيز اضافي ، اسم "ملي" داشت. اضافه کاري را هم مي گفتند "ملي کاري"! يا اگر براي تعمير و وصله پينه زدن به کفش هاي کهنه و پاره نياز به کمک بود، مي گفتند چند نفر" ملي کار" لازم است. رژيم اعليحضرت نيز از فرط علاقه خود به زندانيان سياسي، لايه اي از سال هاي اضافي را بر ديوار زندان اضافه کرده بود و اين طور نبود که با اتمام دوره محکوميت هاي پرونده هاي ساختگي ساواک، زنداني نيز آزاد شود. فوري براي زنداني اي که همچنان در زندان بود، حکم دستگيري مجدد صادر مي کردند .اگر اعتراض مي کرديم که ما که آزاد نشده ايم که دوباره دستگير شويم، در پاسخ به ما، شکنجه گران ساواک جواب نبوغ آسائي مي دادند که به عقل حقوق دانان رم نيز نرسيده بود، که شما ها اگر بيرون برويد، دوباره دست به همين کار ها خواهيد زد و بنابراين ما ناگزير از دستگيري مجدد شما ها خواهيم شد. پس ما از همين حالا شما را دوباره دستگير مي کنيم! تازه ، اين زندان ماندن به نفع شماست! چون خطر درگيري در بيرون و کشته شدن هم ديگر وجود ندارد! به همين جهت نيز شما ها بايد خيلي هم ممنون باشيد که زنده م يمانيد! بنابراين، زندانيان آريامهري، چند سال بعد از تمام شدن دوره محکوميت خود، که در عالم خيال آزاد و دستگير شده بودند، اين بار به صورت "ملي کش" هم چنان در زندان نگهداشته مي شدند. |
مقالات سیاسی و تئوریک به زبان های فارسی و انگلیسی political & theoretical articles in Farsi & English
۱۳۹۱ فروردین ۸, سهشنبه
می دانی بلندی های کوه چه زیباست ؟ هدایت سلطان زاده
۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه
در توفان مبارزه ، نامه های رزا لوکزمبورگ نویسنده :هلن اسکات
Rosa Luxemburg: in the storm of struggle
The Letters of Rosa Luxemburg
Georg Adler, Peter Hudis, and Annelies Laschitza, editors London: Verso, 2011 609 pages • $39.95
REVIEW by HELEN SCOTT THE LETTERS of Rosa Luxemburg is the first installment of a valuable ongoing endeavor to publish all her collected works in English; it makes available a wealth of letters, including many that were not previously available in English.
Georg Adler, Peter Hudis, and Annelies Laschitza, editors London: Verso, 2011 609 pages • $39.95
REVIEW by HELEN SCOTT THE LETTERS of Rosa Luxemburg is the first installment of a valuable ongoing endeavor to publish all her collected works in English; it makes available a wealth of letters, including many that were not previously available in English.
۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه
گپی با شهاب . مصاحبه صادق افروز با شهاب برهان .درباره سازمان راه کارگر
گپی با شهاب
مصاحبه صادق افروز با رفیق شهاب برهان
مقدمه : این مصاحبه نسبتا طولانی را که در برگیرنده 4 دهه فعالیت انقلابی و سوسیالیستی است بهتر آن دیدیم که در قسمت های مختلف منتشر کنیم . اگرچه کل مصاحبه در یک قسمت مجزا بعدا به چاپ خواهد رسید ولی انتشار بخش های مختلف و مجزا از خستگی خوانندگان جلوگیری خواهد کرد
.
ورود "راه کارگر" در سال 1358 به صحنه سیاسی ایران حادثه مهمی بود که تکان محکم ونیرومندی به شیوه فکری فعالین سیاسی آن دوره وارد کرد. چپ ایرانی که با شیوه ساده جدول ضربی طبقات و احزاب سیاسی را در کنار هم می چید حالا با مفاهیمی چون " دولت بناپارتی "، " کاست حکومتی " ، " استقلال نسبی فرهنگ و روبنا از مناسبات تولیدی "روبرو می شد . ورود " راه کارگر " به صحنه سیاسی یک ورود تئوریک بود . این سازمان بر خلاف فداییان و مجاهدین و پیکار نه با تکیه بر لیست طولانی شهدای راه آزادی در نبرد علیه رژیم شاه بلکه بواسطه استفاده از یک سیستم تئوریک تقریبا انسجام یافته جوانان بسیاری را به خود جذب نمود و این در حالی بود که اکثر اعضای رهبری این سازمان سال های طولانی را به خاطر مبارزه علیه رژیم شاه در زندان ها به سر برده بودند . در این مصاحبه سعی می کنم پس از نگاه کوتاهی به اوضاع و احوال سیاسی – اجتماعی در دهه 40 مواضع "راه کارگر " در مقاطع مختلف را از زبان رفیق شهاب برهان که از فعالین پرسابقه جنبش کمونیستی و کارگری ایران است بشنوم .امیدوارم این کوشش برای نسل جوان و کنجکاوی که از گذشته بیشتر می خواهد بداند موثر واقع شود و یاد انقلابیون رزمنده ای را که در راه آرمان های سوسیالیستی طبقه کارگر ایران در صفوف این سازمان از جان خویش مایه گذاشته و به خاک و خون افتادند گرامی نگه دارد
۱۳۹۱ فروردین ۳, پنجشنبه
تئاتر سیاسی سعید سلطانپور نویسنده عزت گوشه گیر
نکته هایی درباره ی تئاتر سیاسی سعید سلطانپور
عزت گوشه گیر
در گرامیداشت سی امین سالگرد اعدام او
سعید سلطانپور شاعر و نمایشنامه نویس مبارز، پدر تئاتر مدرن ـ مستند ایران، به دلیل بدعت گزاری، ویژگی های عقیدتی و رفتاری اش جایگاه ویژه ای در جامعۀ هنری ایران دارد. او تبلور شور، صداقت و شجاعت قهرمانان نمایش هایی است که خود انتخاب و کارگردانی کرده است. قهرمانانی که زلال گونه، برنده و به طور لجوجانه ای حقیقت گو هستند. قهرمانانی که نه همچون گالیله زندگی را بر مرگ ترجیح داده اند، بلکه قهرمانانی که خطر می کنند و خطر کردن را ذات تغییر می دانند. معمولاً خطر کردن مترادف است با قربانی شدن و نهایتاً مرگ. سلطانپور راه دیگری غیر از این نمی بیند. او معتقد است که رهبری، نوعی فدا کردن خود برای ایجاد عدالت در جامعه ناعادلانه است. او خود را با شخصیت سیمون ـ در
۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه
رفرم یا انقلاب نویسنده نیل فالکنر (در دست ترجمه)
The world Socialist movement was blown apart as its members supported the First World War. Neil Faulkner looks at how the question of reform or revolution lay behind the split.
German soldiers go to war in August 1914
On 4 August 1914, the German Social Democratic Party (SPD), the largest socialist party in Europe, voted unanimously for war credits in the Reichstag (the German Parliament).
۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه
کامنت ها خوانندگان روشنگری در مورد مقاله "با فربیرز رئیس دانای عزیز" قسمت دوم
نام: پوران
ای-میل:
01:05 27 اسفند 1390
به مینا و حجری
اشتباه برداشت نشود .من از موضع صادق افروز در این مقاله کاملا دفاع می کنم و فکر می کنم یکی از درست ترین موضع گیری ها در مقابل لیبرال ها و استالینیست ها بوده است . حزب توده تلفیقی از لیبرالیسم سیاسی و استالینیسم تشکیلاتی است . در حالی که حزب توده از موضع کاملا راست و لیبرالی از سبز ها و موسوی-کروبی و ملی مذهبی ها و بورژوازی صنعتی دفاع می کند هنوز دم و دستگاه رهبری استالینیستی را حفظ کرده است .یک دبیر کل آن بالا نشسته است و
دستورات و فرامین از آن بالا صادر می شوند. حزب توده در سیاست لیبرال و در تشکیلات استالینیست است
۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه
کامنت های خوانندگان مقاله " با فریبرز رئیس دانای عزیز" نوشته صادق افروز
نظر شما
نام:
ای-میل:
16:05 26 اسفند 1390
جنایتهای استالین علیه کارگران و زحمتکشان روسیه و علیه کادرها و رهبران حزب بلشویک و علیه مارکسیستی بنام ترتسکی کاملا سندیت دارد. کسانیکه از استالین طرفداری میکنند میخواهند همان بلاها را بر سر کمونیستها و غیر کمونیستها بیاورند و اسم آنرا میگذارند دیکتاتوری پرولتاریا. آنها با این کلمه دیکتاتوری پرولتاریا هر جنایتی را توجیه تئوریک میکنند.
آیا جنایات او ادامه سیاست های لنین بوده؟ این مطلب میتواند درست باشد و میتواند غلط به این صورت. در زمان لنین از تمام نقاط روسیه به روسیه حمله شد و در همان زمان روسیه در وضعیت جنگ داخلی هم قرار گرفت و ضد انقلابیون بی رحمانه ترور میکردند و آدم می کشتند. حزب بلشویک هم مجبور شد برای حفظ خودش و حکومتش اعدام کند و سیاستهای جنگی بکار ببرد. اینکه آیا حزب بلشویک ندانم کاری کرد و خود را در آن شرایط قرار داد که مجبور شود سرکوب کند، بحث غلطی نیست. بنظر من حزب بلشویک ندانم کاری کرد.
اما وضعیت استالین فرق دارد. سیاستهای او صنعتی کردن روسیه از طریق استثمار شدید طبقه کارگر روسیه و سرکوب بی رحمانه معترضین در حزب خودش بود در زمان صلح بود. او گفته مارکس در مورد دیکتاتوری پرولتاریا را تبدیل کرد به دیکتاتوری تک حزبی سرکوب و استثمار کارگران روسیه.
سیاستهای استالین فاجعه بود.
متاسفانه حزب توده مبلغ عقاید و رفتار استالینیستهای ضد کمونیست بود و رشد و پیشرفت ایده کمونیسم در ایران را با مشکلات بزرگی مواجه ساخت و اثرات آن هنوز موجود است.
یکی از جبهه های مهم و پر اهمیت و کلیدی برای ترویج ایده زیبای کمونیسم (زندگی در جامعه ای که استثمار در آن وجود ندارد) مبارزه با استالینیسم و افشای ماهیت خرافی و دگماتیستی و ضد علمی و ضد بشری آن است. بسیاری مخالف استالین هستند اما هنوز در رگ و ریشهای فکری خود استالینیستی فکر میکنند. برای همین باید عمیق تر رفت. افشای استالین بعلت وجود مدارک مستند و تاریخی کار مشکلی نیست. اما برای آن باید دگم نبود و به نارسائی های مارکس و افکار لنین هم برخورد کرد.
نام:
ای-میل:
16:42 26 اسفند 1390
به نظر من مسئله اصلی مقاله فوق ، روش های مختلف رژیم حاکم در ایران برای از خود بیگانه کردن مردم زحمتکش است .سینما به عنوان یکی از این ابزار مورد استفاده قرار می گیرد.شما باید به این سوال پاسخ بدهید که وقتی یک نفر پس از مشاهده این فیلم از سالن سینما بیرون می آید چه چیزی عایدش شده است چه دستاورد فرهنگی را دریافت کرده است .طرفداران هنر برای هنر به این چیز ها کار ندارند برای آنها زیبایی مستقل از مناسبات اجتماعی طرح می شود مقاله فوق یک نوع مرزبندی با طرفداران هنر برای هنر و از سوی دیگر مرزبندی با تلقی استالینیستی از هنر است که آنرا سفارشی می کند .از آنجایی که هنوز مسائل بسیار مختلفی در جنبش کمونیستی ایران حل نشده باقی مانده است عکس العمل های بسیار متفاوت را شاهد هستیم .همینطور که کامنت ها نشان می دهند هنوز برخی از پرستش شخصیت استالین خلاص نشده اند و او را مظهر سوسیالیزم می دانند و کاری به این ندارند که دوران انتقال به سوسیالیزم باید شاهد رادیکال ترین نوع دمکراسی یعنی دمکراسی سوسیالیستی باشد باید شاهد دخالتگری توده ها از پایین باشد شوراهای کارگری و محلات باید در مسائل روزمره زندگی و تولید و برنامه ریزی سهیم باشند .نه تنها مجری ساده تصمیمات گرفته شده از بالا توسط حزب .در دوران انتقال به سوسیالیزم ( یا آنطور که مارکس در نقد برنامه گوتا می گوید ، دوران دیکتاتوری پرولتاریا)دولت مدام رو به ضعف می رود نقش شرکت و دخالتگری مردم هر روزه افزایش می باد .پس از مرگ لنین و عروج استالین به قدرت ما دیدیم که دخالت مردم در برنامه ریزی و شورا ها ( آنگونه که در سال های آغازین پس از انقلاب اکتبر بود ) کمتر و کمتر شد و نقش دولت قوی تر و قوی تر .یعنی از خود بیگانه شدن کارگران و زحمتکشان را دولت استالین هدف قرار داد .گورباچفیسم را اگر می خواهید ریشه یابی کنید به عروج استالین به قدرت و تضعیف شوراها مراجعه کنید
اشتراک در:
پستها (Atom)